به نام دوست که هرچه داریم از اوست
احتمالأ میپرسید چرا این اسمو واسه وب انتخاب کردم؟چون احساس میکنم کسی دوست نداره با من باشه همه به نحوی از من فرار میکنن.
چون قبلأ تو جاده رفاقت به تابلو دور زدن ممنوع توجه نمیکردم تا روزی که تمام رفیقامو از دست دادم.پس حالا من به شما میگم الان پشیمونم.پس به تابلو دور زدن ممنوع توجه کنید.
سلام به وبلاگ من خوش آمدید
در سرای بی کسی،کسی به در نمیزد
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
وحشت از عشق که نه،ترسم از فاصه هاست
وحشت از غصه که نه،ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم،صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ ،که بر شانه ماست
گله از ذست کسی نیست
مقصر دل دیوانه ماست.
روی دوست...
آن روز که پیراهنم از بوی تو پر شد
آن روز که تا چشم زدم عشق تو رو شد
آن روز که گفتم دگرم نیست تحمل
دل واله شده غرق به رویای چپاول
آن روز ندیدی نگران گشتم از این
گفتم که خدا کاش نمی شد دلکت زار
آخر به کدام قصه بگویم سخنم را
این شرح تمنای وصال روی معشوق را
ای کاش به روزی رسم آخر که ببینی
این دل به خودم نیست ز عشاقی و دوریست
با سلام